پارسازیباترین تبسم پارسازیباترین تبسم ، تا این لحظه: 10 سال و 3 ماه و 10 روز سن داره
گنجینه خاطرات پارسا گنجینه خاطرات پارسا ، تا این لحظه: 10 سال و 6 ماه و 24 روز سن داره
بهاربهار، تا این لحظه: 5 سال و 3 ماه و 24 روز سن داره

پارسا وبهاردهقانی،تمام زندگی ما

پارسا و بهار

پارسا دهقانی 👦بهار دهقانی👧

خدایا همیشه هوای فرزاندنم را داشته باش(الهی آمین)

                           

                           

   پارسا متولد ۱۵ بهمن 92

   بهار متولد  ۱  بهمن ۹۷                    

  

شما آمدید وبه یمن آمدنتان مادروپدر نامیده شدیم.....

برای شما ،پسر و دختر نازنیمون می نویسیم که بدانید چقدر دوستتان داریم فرشته های کوچولوی ما...

سفر تهران

جمعه ظهر به تهران رسیدیم و عصرش به نمایشگاه کتاب  رفتیم پارسا مدادرنگی ۶۰ رنگ خریدی بهار تبلت و بعدش به ولیعصر رفتیم خرید کردیم،  شب به پارک ملت رفتیم جشنواره غذای محلی  بود یه گروه پخش زنده موسیقی داشتند بهار کلی رقصیدی دیگه سرد بود با اینکه کلی لباس تنتون بود خونه اومدیم.... 🍀🍀 شنبه صبح مامان و بابا به دکتر رفتند و ظهرش ناهار خونه عمه زهرا بودیم و عصرش با عمه زهرا و سامان به پارک قیطریه رفتیم جشنواره گلاب گیری بود اینقدر گربه زیاد بود بعدش به بازار تجریش و اونجا خرید کردیم و شبش دربند رفتیم هوا سرد بود بخاری زدند....شام خوردیم  کلی همدیگه دست انداختیم می خندیدیم 🌈🌈 یکشنبه صبح به توچال رفتیم و لباس گرم ک...
25 ارديبهشت 1403

سفر تهران اردیبهشت ۱۴۰۳

روز پنج شنبه ۲۰ اردیبهشت ساعت ۳ بعداز ظهر از ایستگاه راه آهن بندرعباس به سمت تهران حرکت کردیم . من و پارسا و بهار و عزیزجون توی یک کوپه بودیم توی واگن هشت اما بهروز واگن یک بود. جای بهروز عوض کردیم و کوپه بغلی مون اومد و کالسکه بهار تو کوپه خودش گذاشت. بعد پیش ما اومد. بهار قطار برای اون هیجان انگیز بود مدام در حال رفت وآمد به راهرو و داخل کوپه بود . پارسا کنجکاو و همه دکمه ها امتحان می‌کرد یعنی در عرض یک ساعت تمام جاها امتحان کرد حتی دیگه کنترل تلویزیون از مسئول کوپه گرفت. قطارمون  غزال بود به ما ساندویج کالباس و نوشابه و کیک و چایی و کافی میکس دادند. برای شام خودم شامی درست کردم گوجه و خیار و سس و نون فان...
20 ارديبهشت 1403